داستان هایی از گلستان سعدی ۲
درویشی مجرد به گوشه ای نشسته بود پادشاهی برو بگذشت
درویش از آن جا که فراغ ملک قناعت است سر نیاورد و التفات نکرد.
سلطان از آن جا که سطوت
داستان هایی از گلستان سعدی ۲
درویشی مجرد به گوشه ای نشسته بود پادشاهی برو بگذشت
درویش از آن جا که فراغ ملک قناعت است سر نیاورد و التفات نکرد.
سلطان از آن جا که سطوت
حکايت شيرين از گلستان سعدي ۱
پادشاهى فرمان داد تا بى گناهى را اعدام كنند، )زيرا به خاطر بى اعتنايى او، بر او خشمگين شده بود.)
سخنان گهر بار سعدی :
ده درویش در گلیمی بخسبند و
دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.
هر که خیانت ورزد، پشتش در حساب بلرزد.
گوشه از اشعار گرانمایه ی سعدی شیرازی :
بوی بهار :
بوی بهار آمد بنال، ای بلبل شیرین نفس
ور پایبندی همچو من، فریاد میخوان از قفس
سعدی شیرازی
به بهانه سالروز تولد شیخ اجل سعدی شیرازی
سليمان و بلقيس :
روزی سلیمان به لشكریانش دستور داد تا آماده شوند و همگی با
هم به همراه سلیمان به زیارت خانه خدا بروند . در مسیر حركت شان
به طائف رسیدند كه معروف به سرزمین مورچگان بود. پادشاه مورچه ها
به آن ها دستور داد تا به لانه های خود در زیر زمین بروند . وقتی
سلیمان به نزدیكی پادشاه مورچه ها رسید با مهربانی از او پرسید ؛
آیا نمی دانی كه پیامبران بر
عاميانه ها ۱۵
الا دختر تو سردار زنوني
چو بلبل مي كني شيرين زبوني
تو بي سرمه ، هميشه نازنيني
كه هستي تو گل باغ جووني
شعرهاي روي قبور ۲۱
دلم براي تو تنگ است؟
چه زود يك سال بي تو گذشت
و چه زود به نداشتن تو عادت كرديم
اما
اي كوگ جاودان ايل هميشه جاودان بختياري:
نامت ، صدايت و يادت هميشه جاودان خواهد ماند.
تعداد صفحات : 39